خبرای خوب.........الحمدالله
کیمیاجونم سلام عزیز دلم الهی همیشه حامل خبرای خوب وخوش باشیم برای هم . دیروز که شما دختر گلم سه سال وهشت ماه ونوزده روزت بود دایی جواد نامزدشد با دختر خاله اش مهری جون .وقتی بزرگ شدی وبیای بخونی برات جالبه که تو چقدر سن داشتی که دایی جون داماد شد الهی همیشه شاد باشی نفسم. وقتی میای پای تلفن وادا واطوارای مخصوص خودتو برام میریزی بیشتر دلم برات تنگ میشه خوب باید تا اول تیر ماه صبرکنیم که باز تو بیای مشهد وقتی بزرگ شدی وباسوادشدی یک روز بشین تعداد رفت وآمداتو به مشهد حساب کن اونوقته که میگی مامان جون ما چرا مشهد نبودیم چرا ما اینقدر در رفت وآمد بودیم آره عزیزم بخاطر کار بابا بعدها هر وق...
نویسنده :
fereshteh joon jooni
13:16